غمگینم
همانند همان قاضی که متهم اعدامی اش...رفیقش بود . . .
غمگینم…
همانند دلقکی که روی صحنه
چشمش به عشقش افتاد که بامعشوقش به او میخندیدن . . .
غمگـــــــــــــــــــینم
همانند سرباز ِ گـــــــــــــم شده در جنگ ;
کـــــــــــــــــــــور شد و ندارد هیچ فشنگ . . .
غمگینم
همانند عکسی در اعلامیه ترحیم
که لبخندش, دیگران را می گریاند . . .
غمگینم
همانند پسری که
جواب نه شنیده . . .
غمگینم
همانند مادر بی سوادی
که دلش هموای بچه اش را کرده
ولی بلد نیست شماره اش را بگیرد . . .
غمگینم
همانند پسری که عشقش به او میگوید برادر . . .
غمگینم
همانند مادری که آخرین سرباز برگشته از جنگ
پسرش نیست . . .
غمگینم
همانند پرنده ای که شوق پرواز ندارد ، نای آواز ندارد . . .
غمگینم
همانند مرد دو هزار چهره که می گفت
نمی دونم تو زندگیم چرا هی نمیشه . . .
غمگینم
همانند زنی که عاشق سرباز دشمن شده است . . .
نظرات شما عزیزان:
ϰ-†нêmê§ |